چس و پس

لغت نامه دهخدا

چس و پس. [ چ ُ س ُ پ ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) چانه بیجا زدن. ( آنندراج ).
چس و پس. [ چ ُ س ُ پ ِ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) اسباب خرده ریز ناقابل. ( فرهنگ نظام ). چس و فس. خرت و پرت. رجوع به چس و فس شود.

فرهنگ فارسی

اسباب خرده ریزه ناقابل خرت و پرت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم