لغت نامه دهخدا
بلگرامی. [ ب ِ ل ِ ] ( اِخ )( 1101 - 1188 هَ. ق. ). محمدبن عبدالجلیل بلگرامی از ادیبان هندی و از اهالی بلگرام. وی اشعاری به فارسی دارد. ( از الاعلام زرکلی ج 7 ص 56 از ابجد العلوم ).
بلگرامی. [ ب ِ ل ِ ] ( اِخ )( 1116 - 1172 هَ. ق. ) محمدیوسف بن محمد اشرف حسینی واسطی بلگرامی. از فاضلان هندی و از اهالی بلگرام بوده است. او را اشعاری به فارسی و عربی می باشد. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 31 از سبحةالمرجان و ابجد العلوم ).