بلگرامی

لغت نامه دهخدا

بلگرامی. [ ب ِ ل ِ ] ( اِخ ) غلامعلی حسینی واسطی ، مشهور به آزاد. از شعرا و نویسندگان هند در قرن دوازدهم هجری. رجوع به غلامعلی آزاد در ردیف خود شود.
بلگرامی. [ ب ِ ل ِ ] ( اِخ )( 1101 - 1188 هَ. ق. ). محمدبن عبدالجلیل بلگرامی از ادیبان هندی و از اهالی بلگرام. وی اشعاری به فارسی دارد. ( از الاعلام زرکلی ج 7 ص 56 از ابجد العلوم ).
بلگرامی. [ ب ِ ل ِ ] ( اِخ )( 1116 - 1172 هَ. ق. ) محمدیوسف بن محمد اشرف حسینی واسطی بلگرامی. از فاضلان هندی و از اهالی بلگرام بوده است. او را اشعاری به فارسی و عربی می باشد. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 31 از سبحةالمرجان و ابجد العلوم ).

فرهنگ فارسی

محمد یوسف بن محمد اشرف حسینی واسطی بلگرامی . از فاضلان هندی و از اهالی بلگرام بوده است . او را اشعاری به فارسی و عربی می باشد .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بلگرامی (ابهام زدایی). بلگرامی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آزاد بلگرامی، میر غلام علی بن نوح حسینی واسطی معروف به آزادِ بِلْگُرامی (۱۱۶-۱۲۰۰ق/۱۷۰۴-۱۷۸۶م) شاعر، عارف، ادیب و مورخ اهل هندوستان• امیرحیدر بلگرامی، بِلْگْرامی ، امیرحیدر (۱۶۵-۲۱۷ق /۷۵۲-۸۰۲م )، پسر نورالحسین و نواده میر غلامعلی آزادِ شاعر، فقیه حنفی ، تاریخ نگار، شاعر و نحوی شبه قاره • برکت الله بلگرامی، برکت الله بِلگرامی، فرزند میر اویس حسنی واسطی فرزند میرعبدالجلیل بلگرامی، عارف و شاعر فارسی زبان شبه قاره هند• بیخبر بلگرامی، بیْ خَبَرِ بِلْگِرامی، میرعظمت الله حسینی واسطی بلگرامی (د ذیقعدۀ ۱۱۴۲/مۀ۱۷۳۰)، متخلص به «بی خبر»، عارف، شاعر و هنرمند سدۀ ۱۲ق/۱۸م• میرعبدالجلیل بن احمد بلگرامی، بِلگِرامی، عبدالجلیل بن احمد حسینی واسطی، شاعر پارسی گوی هند در قرن دوازدهم
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال رابطه فال رابطه فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند