فرصاد

لغت نامه دهخدا

فرصاد. [ ف ِ ] ( ع اِ ) تود یا توت سرخ یا بار آن. ( از منتهی الارب ). توت سفید را گویند و آن در خاصیت قائم مقام انجیر است. اگر برگ آن را با برگ انجیر سیاه و برگ انگوردر آب باران بجوشانند و موی را بدان بشویند سیاه گرداند. ( برهان ). اسم عربی توت سفید. ( حکیم مؤمن ). توت شامی که در ماوراءالنهر است و آن را خرتوت گویند. ( ترجمه صیدنه ). توت و گفته اند بار توت و گفته اند توت سرخ و منه قول الاسودبن یعفر: «قنأت أنامله من الفرصاد». ( از اقرب الموارد ). || در کلام فقها مراد از فرصاد درختی است که بارش توت بود زیرا درخت را به نام بارش خوانند همچنانکه ثمر را به نام درخت. || رنگی است سرخ. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(فِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - درخت توت یا توت سرخ . ۲ - میوة توت . ۳ - رنگی است سرخ .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درخت توت یا توت سرخ ۲ - میوه توت ۳ - رنگی است سرخ .

ویکی واژه

درخت توت یا توت سرخ.
میوة توت.
رنگی است سرخ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه