اجتماع روستایی به مثابه یک نظام اجتماعی منسجم، به مجموعهای از افراد و روابط انسانی اطلاق میگردد که در یک بافت جغرافیایی روستایی استقرار یافتهاند. این اجتماعات، فراتر از صرفِ سکونت، با شبکهای از مناسبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی درهمتنیدهاند که هویتی مستقل به آنها میبخشد. زندگی در چنین بستری، موجب شکلگیری الگوهای رفتاری، ارزشها و هنجارهای ویژهای میشود که تمایز آنها را از جوامع شهری برجستهتر میسازد. از این رو، اجتماع روستایی نه تنها یک مفهوم جغرافیایی، بلکه یک واحد تحلیلی مهم در مطالعات جامعهشناسی است.
ویژگیهای بارز اجتماعات روستایی شامل اقتصاد غالباً مبتنی بر کشاورزی، دامداری و فعالیتهای معیشتی مرتبط، اتکای متقابل و همبستگی اجتماعی عمیق میان اعضا، و فرهنگ مشترکی است که از نسلها به ارث رسیده و بازتولید میشود. ساختار اجتماعی این جوامع اغلب سلسلهمراتبی و تا حدودی سنتی بوده و نقش نهادهای محلی و روابط خویشاوندی در آن پررنگ است. این ویژگیها، پایداری و انسجام خاصی به اجتماع روستایی میبخشند، هرچند که در دوران معاصر، تحت تأثیر فرآیندهای جهانی شدن و شهرنشینی، تغییرات قابل توجهی را تجربه کردهاند.
مفهوم اجتماع روستایی به صورت بنیادین در چارچوب جامعهشناسی روستایی مورد مطالعه قرار میگیرد. این شاخه از جامعهشناسی، به بررسی علمی پویاییها، عوامل مؤثر بر تحولات، و چالشهای پیش روی جوامع روستایی میپردازد. مسائلی نظیر مهاجرت روستایی، توسعه پایدار روستایی، تغییرات در ساختار مالکیت زمین، نقش زنان در توسعه روستا، و تأثیر فناوریهای نوین بر زندگی روستاییان، از جمله محورهای اصلی پژوهش در این حوزه به شمار میروند. هدف غایی جامعهشناسی روستایی، درک عمیقتر از این جوامع و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت زندگی و حفظ هویت فرهنگی آنها است.