شیخاوند

لغت نامه دهخدا

شیخاوند. [ ش َ وَ ] ( اِخ ) ( منسوب به شیخ صفی الدین اردبیلی ) پادشاهان صفوی را شیخ زاده یا شیخ اوغلی و منسوبان و خویشاوندان آن سلسله را شیخاوند میخواندند. عده طبقه شیخاوند در زمان شاه عباس بزرگ نزدیک به 2000 بود و بیشتر در شهر اردبیل و اطراف آن میزیستند. سران این طبقه چون با خاندان شاهی بستگی داشتند غالباً بمقامات بزرگ مانند وزارت و ریاست توپچیان شاهی و امثال آن می رسیدند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

پادشاهان صفوی را شیخ زاده یا شیخ اوغلی و منسوبان و خویشاوندان آن سلسله را شیخاوند میخواندند . عده افراد طبقه شیخا وند در زمان شاه عباس بزرگ نزدیک ۲٠٠٠ بود و بشتر در شهر اردبیل و اطراف آن میزیستند سران این طبقه چون با خاندان شاهی بستگی داشتند از تمام امیران قزلباش ممتاز تر و محترمتر بودند و غالبا بمقامات بزرگ مانند وزارت و مهرداری و ریاست توپچیان شاهی و امثال آن منصوب میشدند ( فلسفی.شاه عباس ۱۷۸ : ۱ ) .

دانشنامه آزاد فارسی

خاندانی بزرگ و معتبر از صفویان اردبیل، معروف به سادات شیخاوند، از نسل فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی. شماری از اعضای این خاندان در خدمت شاهان صفوی بودند و از جمله بزرگان دولت ایران به شمار می آمدند. زین العابدین بیگ شیخاوند ( ـ۹۱۸ق)، معصوم بیگ صفوی ( ـ۹۷۶ق) و پسرش صدرالدین ( ـ۹۸۴ق)، علی میرزا شیخاوند ( ـ۱۰۵۵ق) و بایندرخان شیخاوند از امرای شیخاوند و بزرگان اردبیل بودند. پس از سقوط صفویه قدرت و اعتبار این خاندان به شدت کاهش یافت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال فنجان فال فنجان فال عشق فال عشق فال سنجش فال سنجش