تهامه

لغت نامه دهخدا

( تهامة ) تهامة. [ ت ِ م َ ] ( اِخ ) مکه معظمه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به مکه شود.
تهامة. [ ت ِ م َ ] ( اِخ ) زمینی است مشهور.( منتهی الارب ). زمینی است مشهور که مکه معظمه متصل به آن است. ( از ناظم الاطباء ). زمینی است در ملک عرب که مکه معظمه در آن واقع است. ( آنندراج ). در سواحل بحر، میان یمن و حجاز است و آن را غَور نیز نامند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). سرزمینهای هموار ساحلی است که شمالاً از شبه جزیره سینا تا نواحی یمن ( جنوبی )امتداد دارد. مکه. نجران. جده. صنعاء در این موضع واقع است. رجوع به مراصد الاطلاع و معجم البلدان شود.

فرهنگ فارسی

ناحیه ایست شامل مکه و شهرهای جنوبی حجاز .
زمینی است مشهور زمینی است مشهور که مکه معظمه متصل به آن است زمینی است در ملک عرب که مکه معظمه در آن واقع است

دانشنامه عمومی

تِهامَه، ( به انگلیسی: Tihamah ) ، ( به عربی: تهامة ) ناحیه ساحلی باریکی در بخش عربی دریای سرخ است. بخشی از این ناحیه در عربستان سعودی و بخش دیگری از آن در یمن است. در یک نگاه گسترده تر تهامه به خط ساحلی از خلیج عقبه تا باب المندب اشاره می کند.
در لغت نامه دهخدا این گونه ذکر شده:
تهامه سرزمینی است هموار و ساحلی که از سمت شمال از شبه جزیره سینا تا نواحی یمن جنوبی امتداد دارد. شهرهای مکه، نجران، جدّه، صفا در این منطقه واقع است. به مکه معظمه به همین دلیل، تهامه نیز گفته می شود. در این سرزمین قبائلی نیز پیش از اسلام زندگی می کردند. دربارهٔ رسول خدا نیز در کنار اوصاف قریشی، ابطحی، مکی و مدنی، تهامی نیز ذکر شده است. کوهی نیز در این ناحیه وجود دارد که به کوه تهامه معروف است.

دانشنامه آزاد فارسی

تِهامه
دشت ساحلی باریکی در جنوب غربی عربستان سعودی و مرکز بخش جنوبی تهامۀ بزرگ، که از شبه جزیرۀ سینا تا عدن، بین کوه های غرب عربستان سعودی و دریای سرخ، امتداد دارد. معمولاً دشت تهامه را به تهامۀ حجاز، تهامۀ عسیر و تهامۀ یمن تقسیم می کنند. شهرهای نجران، مکه و جده در عربستان سعودی و صنعا در یمن، در ناحیۀ تهامه واقع شده اند. پهنای دشت تهامه بین ۵۰ تا ۸۰ کیلومتر متغیر است. خاک عسیر شور و ارزش زراعی آن کم است، امّا دامنه های نسبتاً پرآبی دارد که دولت عربستان آن را به حاصل خیزترین ناحیۀ کشاورزی کشور تبدیل کرده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تِهامَه، دشت ی ساحلی در امتداد دریای سرخ در مغرب شبه جزیره عربستان می باشد .
تهامه از ریشه ت ه م در لغت به معنای «شدت گرما و سکون باد و هوا » است و در اصطلاح به زمین پست با آب و هوای گرم همراه با هوای ساکن اطلاق می شود. به نوشته یکی از محققان معاصر، واژه تهامه در متون عرب جنوبی به صورت تهمت و تهمتم و به معنای «سواحل پست میان کوه و دریا » آمده و ظاهراً این واژه با کلمه تِیهُوم عبری و تِیامْتو بابلی، به معنای دریا، از یک ریشه است.به مردم منسوب به این منطقه تِهامی می گویند. تهامه به مکه نیز اطلاق می شد و به پیامبر اکرم از این جهت، تهامی می گفتند.
نام دیگر
منطقه تِهامَه (جمع آن: تِهائِم) غور یا سافله نیز خوانده می شود.بطلمیوس (متوفی ۱۶۵ یا ۱۷۰ میلادی) از تهامه و ساحل دریای سرخ به نام سینایدوکولپیتا نام برده است. تهامه در پیشگویی های سَطیح (پیشگوی عرب در قرن ششم میلادی) به صورت تَهَمَه ضبط شده است. این نام در روایات و اخبار عصر جاهلی و اشعار عرب نیز بسیار آمده است.
پیشینه
تهامه تاریخی بسیار کهن دارد.کاوش های باستان شناسان نشان می دهد که از هزاره هفتم پیش از میلاد، تهامه مسکون بوده، اما ظاهراً در هزاره نخست قبل از میلاد، در دوره پادشاهی بُختُنَصَّر (۶۰۵ـ۵۶۲ ق م)، از سکنه خالی بوده و عرب های سرزمین عراق برای فرار از ظلم و ستم او به تهامه رفته اند. گفته اند سلیمان پیامبر برای زیارت کعبه از تهامه عبور کرده، و اسکندر مقدونی هم از این منطقه دیدن کرده است. برخی معتقدند که عَمالِقه نخستین مردمی بودند که، به دنبال خشکسالی در یمن ، راهی تهامه شدند و تا زمان حضرت اسماعیل علیه السلام مقیم آن جا بودند.
اقامت گاه قبایل
...
[ویکی شیعه] تِهامَه، دشتی ساحلی در امتداد دریای سرخ در غرب شبه جزیره عربستان است. تهامه در بعضی دوران ها، به ویژه در اواخر قرن ششم میلادی در آغاز حکومت ایرانیان بر یمن، ولایتی مستقل به شمار می رفت.
در آغاز دوره اسلامی، برخی از مردم تهامه در غزوات بدر، احد و احزاب بر ضد مسلمانان جنگیدند؛ اما بیشتر مردم آنجا، به تدریج از طریق نامه و فرستادگان پیامبر اکرم(ص)، مسلمان شدند.
به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته می شود.
[ویکی اهل البیت] تهامه همان کرانه باریک موازی با امتداد دریای سرخ است (که میان دریا و جبل السراة واقع شده است). شاید واژه تهامه با واژه تیامتو در بابلی (به معنای دریا) و تهوم در عبری پیوند داشته باشد.
جواد علی می گوید: من برآنم که ریشه این واژه سامی کهن است و با شیب های کرانه ای بسیار گرم و نمناک (ساحل دریای سرخ) ارتباط دارد. پهنای تهامه در نقاط مختلف کرانه دریا تغییر می کند. در بعضی جاها به پنجاه میل می رسد.
قسمتی از تهامه را که در مقابل یمن واقع است، «تهامه یمن» گفته اند. ارتفاع تهامه یمن در مشرق بیشتر است، به طوری که در این قسمت زمین به تپه هایی از سنگهای آهکی و آتشفشانی تبدیل می شود. تهامه را به سبب ژرف بودن، غور یا سافله (پایین) نیز گفته اند.
ابن رسته تهامه را از اقلیم دوم شمرده و می نویسد: عاملی از طرف مرزبان (ایرانی) بادیه بر... تهامه نظارت می کرد و خراج آن نواحی را جمع آوری می کرد. اصطخری درباره محدوده تهامه می نویسد: تهامه کوههایی است که در غرب به دریای قلزم، در شرق به ناحیت صعده و نجران در شمال به مکه و در جنوب به (شهر) صنعاء محدود می شود. این وصف ظاهرا منطبق با تهامه یمن است.
زبید مرکز تهامه یمن است. به نوشته ابن خرداذبه ناحیه زبید در مقابل ساحل غلافقه و ساحل مندب واقع است. مقدسی می نویسد: زبید قصبه تهامه یمن و یکی از دو مادر شهر یمن و جایگاه شاهان است. شهری معتبر و خوش ساخت که به بغداد یمن شهره شده است. در این شهر بازرگانان، دانشمندان، بزرگان و ادیبان زندگی می کنند.
زبید برای ساکنانش شهری مبارک است. چاههای آبش شیرین و گرمابه هایش پاکیزه است. شهر بارویی از گل (خشت) با چهار دروازه به نامهای دروازه غلافقه، دروازه عدن، دروازه هشام و دروازه شبارق دارد. اطراف شهر دیه ها و کشتزارهاست. از مکه آبادتر و بزرگتر و مجهزتر است. بیشتر ساختمانهایش از آجر است. خانه هایش وسیع و زیباست. مسجد جامع شهر دور از بازارها قرار دارد. یکی از حکام زبید به نام ابن زیاد کاریزی برای شهر کشیده است. در یمن شهری مانند آن نیست. بازارهایش تنگ و باریک و قیمت ها گران و میوه در آنجا اندک است. بیشتر خوراک مردم آن ذرت و گاورس است.
در سال 410 هجری قمری نجاح (نامی) زبید را تصرف و قیس امیر آنجا و غلامش مرجان را زنده به گور کرد و به نام خود سکه زد و با دستگاه خلافت عباسی مراوده برقرار کرد... در سال 452 هجری قمری بدست کنیزی کشته شد و غلام او کهلان به جایش نشست تا آن که قاضی محمد بن علی همدانی صلیحی بر زبید دست یافت. در سال 473 هجری قمری سعید بن نجاح، علی بن محمد صلیحی را کشت و بر زبید مسلط شد. اندکی بعد در 477 احمد بن علی المکرم بر سعید بن نجاح دست یافت... و زبید را تصرف کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم