صاخه

لغت نامه دهخدا

( صاخة ) صاخة. [ خ َ ] ( ع اِ ) آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. || داهیه. بلا. ( منتهی الارب ). و رجوع به صاخ شود.
صاخة. [ صاخ ْ خ َ ] ( ع ص ، اِ ) آواز سخت که گوش را کر کند. || قیامت. || بلا و سختی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آواز سخت که گوش را کر کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم