بختیاروند

لغت نامه دهخدا

بختیاروند. [ ب َ وَ ] ( اِخ ) طایفه ای از هفت لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 75 ). از ایلات بختیاری وتابع هفت لنگ است و از شعبات آن است : منجزی ، علاءالدین وند، بلیوند، وه ناشی ، سهرو، لروزنی ، مشهدی مرادی.

فرهنگ فارسی

طایفه ای از هفت لنگ بختیاری از ایت بختیاری و تابع هفت لنگ است .

دانشنامه آزاد فارسی

بَختْیاروَند
(یا: بهداروند) ایل لُر بختیاری، از گروه هفت لنگ، مرکّب از یک طایفه و ۲۲ تیره و ۸۸ اولاد و ۱۹۲۴ خانوار چادرنشین. سردسیر این مردم در شهرکرد، فارسان، لنجان و فریدون شهر و گرمسیرشان در ایذه و شوشتر و مسجد سلیمان است. حکومت بختیاروندها با خوانین تیرۀ علاءالدین وند بود، ظاهراً اجداد این مردم از شام به لرستان آمده اند. شیخ تاج الدین بختیاروند، سرکردۀ این مردم در شورش بختیاریان علیه صفویه در سال ۱۰۱۷ق بود. اسدخان، معروف به شیرکش، و پسرش جعفرقلی خان، عموزادگان خوانین علاءالدین وند و رقیبان آنان بودند و بسیاری از آنان را کشتند. جنگ های این دو نفر با دولت و دیگر طوایف بختیاری در قرن ۱۳ق باعث انقراض سریع قدرت و نفوذ ایل بختیاروند شد. پس از اعدام جعفرقلی خان (۱۲۸۵ق) حکومت بختیاروندان دوباره به خوانین علاءالدین وند رسید. اینان تا پیروزی انقلاب اسلامی بر مقام خود باقی بودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم