رواشح

لغت نامه دهخدا

رواشح. [ رَ ش ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ راشِح. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( از معجم متن اللغة ). رجوع به راشح شود. || زیادت سر پستان گوسفند خاصةً. ( از تاج العروس ). ثعل الشاة خاصةً، ای اطباؤها. ( اقرب الموارد ). زیادی سر پستان گوسفند. ( از معجم متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

جمع راشح زیادت سر پستان گوسفند خاصه زیادی سر پستان گوسفند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند