لغت نامه دهخدا
بجلی. [ ب َ ی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به قبیله بجله که بطنی است از سلیم بن منصور و به بنوبجله نیز شهرت دارند. ( منتهی الارب ) ( از انساب سمعانی ).
بجلی. [ ب َ ] ( اِخ ) حسن بجلی پیشوای طایفه بجیله بود. این طایفه در میان بربرهای مراکش زندگی می کنند. او در قرن 9 م. میزیست. ( از اعلام المنجد ). و رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 139 و یتیمة الدهر ج 3 ص 280 شود.