بد معاش

لغت نامه دهخدا

بدمعاش. [ ب َ م َ ] ( ص مرکب ) کسی که معیشت و گذران او فراخ نباشد. ( ناظم الاطباء ). بدروزگار و بدزندگانی. ( آنندراج ). || بدپیشه و فاسق. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که معیشت او فراخ نباشد بد روزگار بد روزی . ۲ - بد پیشه فاسق .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس