دانشنامه اسلامی
چرا محمد بن طاهر بن عبدالله به خراسان نیامد؟پس از آن که محمد بن طاهر موفق به فرار و آزادی از دست یعقوب شد، خلیفه بغداد وی را همچنان حاکم خراسان معرفی کرد؛ اما خود محمد به دلیل ضعف و سستی که در نبرد به یعقوب در نیشابور از خود نشان داده بود، دیگر هرگز جرات و شهامت بازگشت به خراسان را به خود نداده و هم چنان در بغداد به سر می برد. بعد از اعلام حمایت خجستانی از طاهریان محمد بن طاهر، برادرش حسین بن طاهر را تشویق به رفتن به خراسان کرد. حسین که با دست خالی و بدون هیچ ثروت و مردان جنگی به سمت نیشابور عازم گشته بود، توانست با کمک کوشاد بن شاه مردان به نیشابور وارد شود؛ ولی چون از هیچ نقطه ای کمکی به وی نشد، او نیز خراسان را ترک گفت. البته این توقف حسین به طاهر را برخی تاریخ نویسان پنج سال ذکر کرده اند، و ابن خلدون اشاره دارد که در زمان ورود حسین به طاهر به نیشابور این شهر در تصرف ابوطلحه منصور بن شرکب رقیب خجستانی بوده است و همو به نام حسین بن طاهر خطبه خوانده است. این زمانی بوده است که حکومت نیشابور به شدت آسیب پذیر نموده و در اندک زمانی ولایت آن دست به دست می شده است. به همین روی خجستانی توانست نیشابور را از ابوطلحه باز پس گیرد و حسین بن طاهر نیز قبل از آن توسط ابوطلحه از شهر خارج گشته بود.
اقدمات حسین بن طاهر
چنان که در برخی منابع آمده است، در همین بین گویا حسین بن طاهر با کمک بردار زاده خود، احمد بن طاهر که در خوارزم بوده، قصد تصرف بخارا را داشته است؛ ولی با شکست سختی مواجه می شود و بسیاری از یاران خویش را از دست می دهد. در کتاب تاریخ بخارا این قضیه چنین نقل شده است «حسین بن طاهر باز با دو هزار مرد به آموی آمده است، و قصد بخارا کرده، امیر اسماعیل لشکر جمع کرد آن چه توانست، و به حرب رفت. خبر دادند که حسین بن طاهر از جیحون بگذشت با دو هزار مرد خوارزمی. امیر اسماعیل بر نشست و بیرون آمد، و حرب سخت کردند، و حسین بن طاهر هزیمت شد، و از لشکر وی بعضی کشته شدند و بعضی به آب غرق شدند و هفتاد مرد اسیر شدند و این حرب نخستین امیر اسماعیل بود که کرد. چون بامداد شد امیر اسیران را بخواند، و هر مردی را یک جامه کرباس داد، و باز فرستاد. حسین بن طاهر به مرو رفت، و امیر اسماعیل به بخارا باز آمد.»
حمایت خجستانی از طاهریان
حمایت خجستانی از طاهریان؛ واقعیت یا منفعت طلبی؟خجستانی که ادعای حمایت و بازگرداندن حکومت به طاهریان را داشت در عمل اصلا به این شعار اهمیتی نمی داد و به گفته ابن خلدون این حرف وی دروغی بیش نبود. بعد از محرز شدن دروغ خجستانی، احمد بن محمد بن طاهر که والی خوارزم بود، یکی از سرداران خود به نام العباس نوفلی را با پنج هزار مرد جنگی برای به دست گرفتن حکومت پدرش به نیشابور فرستاد. شدت اقدامات نوفلی به حدی بود و خشونت وی به اندازه ای بود که باعث شد مردم این شهر دوباره از خجستانی حمایت کنند و در نبرد به سود خجستانی به میدان وارد شوند و این باعث شکست لشکر احمد بن محمد به فرماندهی نوفلی گردید و وی در این نبرد کشته شد.
حسین بن طاهر و امارت مرو
...