خاطر دادن

لغت نامه دهخدا

خاطر دادن. [ طِ دَ ] ( مص مرکب ) دل دادن. عاشق شدن. ( آنندراج ). مهر ورزیدن :
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
که بر و بحر فراخ است و آدمی بسیار.سعدی.سر از مغز و دست از درم کن تهی
چو خاطر به فرزند مردم نهی.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

دل دادن عاشق شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال مکعب فال مکعب فال میلادی فال میلادی