پیل قدم

لغت نامه دهخدا

پیل قدم. [ ق َ دَ ] ( ص مرکب ) پیل گام. که چون فیل تواند گام برداشت. که چون فیل قدم بردارد. که مانند فیل براه رود :
برق جه ، بادگذر، یوزدو و کوه قرار
شیردل ، پیل قدم ، گورتک ، آهوپرواز.منوچهری.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه چون فیل گام تواند برداشت کسی که مانند فیل راه رود پیل گام : برق جه باد گذر یوز دو و کوه قرار شیر دل پیل قدم گورتک آهو پرواز. ( منوچهری )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال زندگی فال زندگی فال ارمنی فال ارمنی