سان دادن

لغت نامه دهخدا

سان دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) عرض سلاح و سامان لشکر. ( از آنندراج ذیل سان ). عرض سپاه نمودن. ( ناظم الاطباء ). عرض دادن. لشکر عرض دادن :
خوبان عجب که فیل مدارا و هند سان
تسخیر ملک دل بتطاول حواله است.ظهوری ( از آنندراج ).سان دهم از قطره های خون خود صفهای دل
لشکر دل بر سپاه جسم و جان خوش غالب است.ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عرض سلاح و سامان لشکر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم