شعیری

لغت نامه دهخدا

شعیری. [ ش َ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به جو. از جو. مانند جو. ( یادداشت مؤلف ). || قسمی مروارید شبیه به شکل جو. جودانه. ( الجماهر بیرونی ص 125 ). مروارید شبیه به جو، و آنرا به فارسی جودانه گویند. ( یادداشت مؤلف ). || فروشنده جو. ( از اقرب الموارد ).
- هندی شعیری ؛ دانه ای است مانند تخم زیتون که از هند می آورند و در درمان به کار میبرند. ( از اقرب الموارد ).
|| ( اصطلاح پزشکی ) قسمی از رسوب بول. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

منسوب به جو از جو مانند جو یا قسمی مروارید شبیه به شکل جو جودانه .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شعیری (ابهام زدایی). شعیری ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • بشار شعیری، بَشّار شَعیری، ابواسماعیل، از غالیان شیعی قرن دوم• تاج الدین محمد بن محمد بن حیدر شعیری، از فقها و علمای بزرگ شیعه در قرن ششم• اسماعیل بن ابی زیاد سکونی یکی از راویان مشهور می باشد که در وثاقت وی اختلاف است.
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم