زجرکش شدن

لغت نامه دهخدا

زجرکش شدن. [ زَ ک ُ ش ُ دَ ]( مص مرکب ) با شکنجه کشته شدن. با آزار فراوان بقتل رسیدن. رجوع به زجر، زجرکش کردن و زجر کشیدن. شود.

فرهنگ فارسی

با شکنجه کشته شدن با آزار فراوان به قتل رسیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال جذب فال جذب فال تک نیت فال تک نیت