لغت نامه دهخدا
بر خطاها مگر خدای نکرد
با تو اندر خطاب خویش خطاب.ناصرخسرو. || حکم کردن :
سعدیا گر بجان خطاب کند
ترک جان گیر و دل بدست آرش.سعدی.گر بمحشر خطاب قهر کند
انبیارا چه جای معذرتست.سعدی ( گلستان ). || عنوان دادن :
پیش وزیر با خطر و حشمتم بدانک
میرم همی خطاب کند خواجه خطیر.ناصرخسرو.