خراب شده

لغت نامه دهخدا

خراب شده. [ خ َ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) از بین رفته. بیچاره شده : رعیت مظلوم خراب شده و ستم رسیده چه سود داد. ( مجالس سعدی ).

فرهنگ فارسی

از بین رفته بیچاره شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تماس فال تماس فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت