حرف حق

لغت نامه دهخدا

حرف حق. [ ح َ ف ِ ح َق ق / ح َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف نورانی. رجوع به آن کلمه شود. || بیان درست. سخن درست. سخن صحیح. رجوع به حرف شود.

فرهنگ فارسی

بیان درست سخن صحیح
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال سنجش فال سنجش