لغت نامه دهخدا
خاوه. [ وَ / وِ ] ( اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 5هزارگزی جنوب علیشاه عوض. این ده در جلگه قرار داردو آب و هوایش معتدل و سکنه اش 334 تن است. اهالی آن شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آن در بهار از رودخانه کرج است و علاوه بر آن از قنات نیز مشروب میشود. محصولاتش صیفی و چغندرقند و باغهای انگور و شغل اهالی زراعت است. راه آنجا مالرو و از طریق علیشاه عوض می توان به آن ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
خاوه. [ وَ / وِ ] ( اِخ ) از قراء بهنام و از توابع ری است. حمداﷲ مستوفی در ضمن نام بردن نواحی ری چنین می آورد: «قلعه طبرک بجانب شمال در پای کوه افتاده است ولایت قصران در پس آن کوه افتاده است و دیگر نواحی چون مرجبی و قهاگه در صحراست و تمامت ولایت سیصد و شصت پاره دیه است و دیه دولاب و قوسین و قصران و ورزنین و فیروزرام که فیروز ساسانی ساخت و اکنون فیروزبران میخوانند، ورامین و خاوه از قرای بهنام و سبور قرج است ». ( از نزهة القلوب چ لیدن بخش نخست ص 53 ). در فرهنگ جغرافیایی ایران جلد نخست آمده : دهی است جزو دهستان بهنام غرب بخش ورامین شهرستان تهران.واقع در 20 هزارگزی جنوب خاور ورامین و 7 هزارگزی باختر راه آهن شوسه ورامین به گرمسار. این دهکده در جلگه قرار دارد و آب و هوایش معتدل و سکنه اش 959 تن است که زبانشان فارسی و مذهبشان شیعی است. آب آنجا ازقنات و محصول آنجا غلات و صیفی و چغندر قند و شغل اهالی زراعت و گله داری است. در آنجا یک باب دبستان وجود دارد و نیز تپه ای از آثار قدیم یافت میشود. راه آنجا مالرو و از طریق پیشوا میتوان به آن ماشین برد.
خاوه. [ وَ / وِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم. واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری کهک و 34 هزارگزی جنوب راه اصفهان به قم. این دهکده در کوهستان قرار دارد و هوایش سرد و سکنه اش 370 تن است که شیعی مذهب و فارسی زبانند. آب آنجا از قنات و محصولش غلات ، و میوه آنجا بادام و گردو و قیسی و شغل اهالی زراعت وکرباس بافی است. این دهکده بر سر راه فرعی کهک به فرود است. مزارع شریف آباد و محمدآباد و گلکه و بادنجان و فیله جزء آنست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
خاوه. [ وَ / وِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دلفان شهرستان خرم آباد است. این دهستان در خاور بخش واقع و محدود است از شمال به دهستان ایتیوند از خاور بدهستان کولیوند از باختر بدهستان نورعلی از جنوب به دهستان کوهدشت. موقع طبیعی آن جلگه و کوهستانی و هوای آن سرد و مالاریایی است از سراب نیاز و سراب دوغ و چشمه های مختلف مشروب میشود. این دهستان از 30 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 8900 تن است و قراء مهم آن عبارتند از: کفراج ، برخوردار و شریف آباد. ساکنان این دهستان از طایفه خاوه کرمعلی هستند. عده کثیری از اهالی آنجا زمستان ها به گرمسیر میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).