لغت نامه دهخدا
خاتون آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان قره لر، بخش میاندوآب شهرستان مراغه ، واقع در 51 هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و دوهزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و دوهزار و پانصدگزی باختر شوسه شاهین دژ بمیاندوآب. محلی است جلگه ای و معتدل و مالاریائی ، سکنه آن 94 تن و مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی است. آب آن از زرینه میباشد. محصولات آن غلات و توتون و چغندر است و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه آنجا مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
خاتون آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز، در 18 هزارگزی جنوب باختری بستان آباد، 15 هزارگزی شوسه تبریز و بستان آباد واقع است. محلی است جلگه ای و سردسیر و سکنه آن 439 تن و مذهب اهالی شیعه و زبانشان ترکی است. آب آن از رود سهندآباد است. محصولات آن غلات و سیب زمینی و یونجه میباشد. شغل ساکنین آنجا زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
خاتون آباد.( اِخ ) نام محلی است واقع در راه طهران به ایوان کی میان دو راه پارچین و مامازند، در 28100 گزی طهران.
خاتون آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. واقع است در 42 هزارگزی جنوب خاوری تربت جام. محلی است جلگه ای و معتدل و سکنه آن 86 تن. مذهب اهالی آنجا بعضی شیعه مذهب و بعضی حنفی اند. زبانشان فارسی می باشد. آب آنجا از قنات است. محصولات آن پنبه و زیره و تریاک و مو است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
خاتون آباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه و واقع است در هیجده هزارگزی جنوب ترکمان در مسیر ارابه رو بستان آباد و میانه ، محلی کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 851 تن و مذهب آنان شیعه و زبانشان ترکی است. آب آن از چشمه است و محصولات آن غلات و حبوبات میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است ، راه آن ارابه رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).