عماد الکتاب
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
پدرش قباله نویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، و به این مناسبت (سید بودن مادر)، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت.
در چهارده سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند واز راه نوشتن زندگی کرد.
می گویند آن قدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران باز گشت.
دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال ۱۲۷۱شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. شاهنامه ی فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عمادالکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگه ی آزادی خواهان پیوست و در کودتای محمدعلی شاهی آواره ی کوه و بیابان شد.
پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. در سال ۱۲۹۴ شمسی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیته ی مجازات» که هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. مأموریت نوشتن شب نامه های این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده است. با خیانت یکی از اعضا، کمیته، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند.
عمادالکتاب هم به پنج سال حبس محکوم شد. در سال ۱۳۰۰، در ۶۰ سالگی از زندان آزاد شد و چهار سال بعد فرمان نگار مخصوص رضا پهلوی گردید و مدتی معلم خطّ پهلوی دوم بود.
در سال ۱۳۱۲ انجمن آثار ملی او را مأمور نوشتن کتیبه های آرامگاه فردوسی در طوس و کتیبه های دارالفنون، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و چند جای دیگر کرد. در همین سال نشان درجه ی یک فرهنگِ وزارت معارف را دریافت کرد و سه سال بعد در ۲۶ تیر سال ۱۳۱۵ در سن ۷۵ سالگی از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. او را پس از میرعماد و کلهر بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران می دانند.