ستاره تاب

لغت نامه دهخدا

ستاره تاب. [ س ِ رَ ] ( اِخ ) نام حکیم منجمی بوده معاصر و شاگرد جمشید و در علم نجوم ، اخترشماری و اخترشناسی مهارت داشته. با تن شناس حکیم که طبیب طبیعی بود مباحثات دارد و در رسالات فرزانگان باستان اندر است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

نام حکیم منجمی بوده معاصر و شاگرد جمشید و درعلم نجوم اختر شماری و اختر شناسی مهارت داشته با تن شناس حکیم که طبیب طبیعی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال لنورماند فال لنورماند فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال چوب فال چوب