دشمن خوی

لغت نامه دهخدا

دشمن خوی. [ دُ م َ ] ( ص مرکب ) آنکه خوی دشمن دارد :
دلبر سست مهر سخت جفا
صاحب دوست روی دشمن خوی.سعدی.

فرهنگ فارسی

آنکه خوی دشمن دارد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم