حرام لقمه

لغت نامه دهخدا

حرام لقمه. [ ح َ ل ُ م َ / م ِ ] ( ص مرکب )آنکه مال حرام خورد. آنکه لقمه شبهه میخورد. || آنکه از لقمه حرام شبهه ناک بوجود آمده باشد. دشنام گونه ای است بمزاح. گربز. و درست این کلمه به معنی اصطلاحی «بغیض » عرب است. عباسه بار نخست که با جعفر تنها تصادف می کند به او «یا بغیض » خطاب می کند.

فرهنگ فارسی

آنکه مال حرام خورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش فال چای فال چای فال انگلیسی فال انگلیسی