بی قانون

لغت نامه دهخدا

بی قانون. ( ص مرکب ) ( از: بی + قانون ) بدون قانون. فاقد قانون. || خارج آهنگ :
خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع ازاین افسانه بی قانون نخواهد شد. حافظ.رجوع به قانون شود.

فرهنگ فارسی

بدون قانون . فاقد قانون . یا خارج آهنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم