بنده پرور

لغت نامه دهخدا

بنده پرور. [ ب َ دَ / دِ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) کسی که رعایت زیردستان خود را می نماید. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). بنده نواز :
یمین دول شاه محمود غازی
امین ملل خسرو بنده پرور.فرخی.یقین دانم همی کاین بندگان را
خداوندیست یار و بنده پرور.ناصرخسرو.مبداء انعام و احسان بنده پرور منعمی
در حق هر بنده ای یک مبدی و صد ره معید.سوزنی.به روز چند که مانده است بنده پرور باش
که من بسالی روزی بعمر خرسندم.سوزنی.از آنم که بر سر نبشتی ز پیش
نه کم کردی ای بنده پرور نه بیش.سعدی.دادار غیب دان و خداوند آسمان
خلاق بنده پرور و رزاق رهنما.سعدی.گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آمد.حافظ.

فرهنگ عمید

۱. = بنده نواز
۲. (اسم ) از نام های خداوند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که رعایت حال زیر دستان خود را کند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم