مرمت کردن

لغت نامه دهخدا

مرمت کردن. [ م َ رَم ْ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) التیام دادن. اصلاح کردن. ترمیم کردن. تعمیر. ( از منتهی الارب ) :
دارالفناء کوی مرمت نمی کنند
برخیز تا عمارت دارالبقا کنیم.سعدی ( از نسخه خطی کهن ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اصلاح کردن بنا و غیره تعمیر کردن .

ویکی واژه

restaurare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم