محل کردن

لغت نامه دهخدا

محل کردن. [ م َ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) محل نهادن.محل گذاردن. رجوع به ترکیب محل کردن ذیل محل شود.

فرهنگ فارسی

محل نهادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال زندگی فال زندگی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی