لغت نامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان پشت گدار بخش حومه شهرستان محلات با 186 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه سار. محصول آن غلات ، صیفی ، پنبه ، انگور و بادام است.مزارع چشمه فیروزکوه ، قتلو، مالیان ، مالگاه و کهریزجزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
عیسی آباد. [ سا ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم با 253 تن سکنه. آب آن از قنات و در بهار از رود منصورآباد. محصول آن غلات ، بنشن ، انگور، گردو و زردآلوست. از آثار باستانی بقعه امام زاده زکریا و پل آجری قدیمی روی رودخانه منصورآباد سر راه عمومی قدیم قم به همدان در این ده قرار دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
عیسی آباد. [ سا ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان بزچلو از بخش کمیجان شهرستان اراک با 767 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و بنشن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
عیسی آباد. [ سا ] ( اِخ ) دهی از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج با 400 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه محلی. محصول آن غلات ، توتون ، حبوب ، لبنیات و مختصری صیفی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
عیسی آباد. [ سا ] ( اِخ ) دهی از دهستان میزدج بخش حومه شهرستان شهرکردبا 556 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه سراب. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).