دانشنامه اسلامی
او از رسول خدا(ص ) حدیث روایت کرده , و ابن عباس , و دختر ام سنان ثبیته دختر حنظله اسلمی از این بانو روایت نقل کرده اند.
ام سـنـان می گوید: به حضور رسول خدا(ص ) رسیدم , و برای پذیرفتن دین اسلام , با آن حضرت بیعت کردم , آن گاه حضرت به دست من نگاه کرد,و فرمود: چرا نباید کسی از شما زنان , در ناخن خـود تغییری بدهد و آن را کوتاه کند؟ و شاید هم ام سنان رنگ یا تغییری در ناخن خود داده بود, که در بیرون از چارچوبه خانواده و برای غیر شوهر, زینت و جلوه گری محسوب می شده و ممنوع بوده است .
هـمـچنین ام سنان می گوید: بار دیگری به حضور رسول خدا(ص ) رسیدم , آن حضرت را زیارت کردم و عرضه داشتم : برای درخواست حاجتی نیامده ام , آن حضرت هم فرمود: اگر بی نیاز باشی و درخواست چیزی نداشته باشی , چنین روشی برای تو بهتر خواهد بود.
خـلاصـه , ام سـنـان بـا رسول خدا(ص ) بیعت کرد, به وجود نازنین آن حضرت علاقه زیاد داشت , حدیث روایت می نمود, و چون بانوی دلاور وشجاعی بود, آن گاه که پیغمبر(ص ) به همراه ارتش اسـلام , آمـاده فـتـح قـلـعـه هـای خیبر می گردید, ام سنان هم خود را به آن حضرت رسانید, و گـفـت :مـن هـم دوسـت مـی دارم هـمـراه تـو باشم و در جبهه جنگ برای سپاه آب تهیه کنم , مجروحین را مداوا نمایم , و از اثاث و وسائل ارتشیان مواظبت کنم .
رسـول خدا(ص ) هم فرمود, مانعی ندارد, بانوان دیگری هم می آیند, ام سلمه هم در جبهه شرکت می کند, و تو نیز با ام سلمه که بیشتر اوقات نزد من هست همراه باش .
آری , ام سـنـان , چنین بانویی بوده , چنانکه او می گوید: ما زنان به همراه رسول خدا در نمازهای جمعه و جماعت , و نمازهای عید فطر و عید قربان ,شرکت می کردیم .
احمد صادقی اردستانی، زنان دانشمند و راوی حدیث