اعراض از توحید و هلاکت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اعراض از توحید و هلاکت (قرآن). خداوند در قرآن کریم آیاتی را در باره پی آمدهای منفی انحراف از خط توحید و اعراض از آن بیان نموده است که هلاکت و عذاب یکی از آن پی آمد ها است که به آنها اشاره می کنیم.یکی از مشکلات همیشگی بشر سرسختی در برابر پذیرش توحید و عدم ایمان به یگانگی خداوند است.
انحراف از خط توحید و خداپرستی ، مشکل همیشگی جوامع بشری است.قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین. رسولان آنها گفتند: «آیا در خدا شک است؟! خدایی که آسمانها و زمین را آفریده او شما را دعوت می کند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد! » آنها گفتند: « (ما اینها را نمی فهمیم! همین اندازه می دانیم که) شما انسانهایی همانند ما هستید، می خواهید ما را از آنچه پدرانمان می پرستیدند بازدارید شما دلیل و معجزه روشنی برای ما بیاورید! »با اینهمه باز کفار لجوج این دعوت حیاتبخش که آمیخته با منطق روشن توحید بود نپذیرفتند و با بیانی که آثار لجاجت و عدم تسلیم در برابر حق از آن میبارید، به پیامبران خود چنین پاسخ گفتند: " شما جز بشری مثل ما نیستید"! (قالوا ان انتم الا بشر مثلنا).به علاوه" شما می خواهید ما را از آنچه نیاکان ما می پرستیدند باز دارید" (تریدون ان تصدونا عما کان یعبد آباؤنا).از همه اینها گذشته" شما دلیل روشنی برای ما بیاورید" (فاتونا بسلطان مبین).ولی بارها گفته ایم (و قرآن هم با صراحت بیان کرده) که بشر بودن پیامبران نه تنها مانع نبوت آنها نبوده بلکه کامل کننده نبوت آنها است، و آنها که این موضوع را دلیلی بر انکار رسالت انبیاء می گرفتند هدفشان بیشتر بهانه جویی بود.همچنین تکیه بر راه و رسم نیاکان با توجه به این حقیقت که معمولا دانش آیندگان بیش از گذشتگان است، چیزی جز یک تعصب کور و خرافه بی ارزش نمی تواند باشد.و از اینجا روشن می شود اینکه تقاضا داشتند دلیل روشنی اقامه بشود به خاطر این نبوده که پیامبران فاقد آن بوده اند، بلکه کرارا در آیات قرآن می خوانیم که بهانه جویان دلائل روشن و سلطان مبین را انکار می کردند، و هر زمان پیشنهاد معجزه و دلیل تازه ای می نمودند تا راه فراری برای خود پیدا کنند. قل ائنکم لتکفرون بالذی خلق الارض فی یومین وتجعلون له اندادا ذلک رب العــلمین• فان اعرضوا فقل انذرتکم صـعقة مثل صـعقة عاد وثمود• اذ جاءتهم الرسل من بین ایدیهم ومن خلفهم الا تعبدوا الا الله قالوا لو شاء ربنا لانزل ملـئکة فانا بما ارسلتم به کـفرون. . بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟! او پروردگار جهانیان است! • اگر آنها روی گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه ای همانند صاعقه عاد و ثمود می ترسانم! • در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خدا را نپرستید آنها گفتند: «اگر پروردگار ما می خواست فرشتگانی نازل می کرد از این رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستید کافریم! »به دنبال گفتار مؤثری که در زمینه توحید و شناسایی خداوند در آیات گذشته آمد، در آیات مورد بحث مخالفان لجوج را که اینهمه نشانه های روشن و آیات بینات را نادیده می گیرند شدیدا انذار کرده و به آنان هشدار می دهد و می گوید: " اگر با این همه دلائل روی گردان شوند به آنها بگو: من شما را به صاعقه ای همچون صاعقه قوم عاد و ثمود تهدید می کنم" (فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقة مثل صاعقة عاد و ثمود).از آن بترسید که همان صاعقه های مرگبار و آتش زا و در هم کوبنده به سراغ شما بیاید و به زندگی ننگین شما خاتمه دهد. . وقد خلت النذر من بین یدیه ومن خلفه الا تعبدوا الا الله.. در حالی که پیامبران زیادی قبل از او در گذشته های دور و نزدیک آمده بودند که: جز خدای یگانه را نپرستید!یعنی: پیش از هود علیه السّلام و پس از او پیامبرانی آمدند و رفتند.«الا تعبدوا الا الله» و می گفتند: که جز خدای یکتا را نپرستید، یعنی:من نه پیش از هود و نه پس از او هیچ پیامبری را نفرستاده ام، مگر آنکه به آنان دستور یکتا پرستی داده ام. و این جملات به صورت معترضه- داخل پرانتز- بین ارشاد هود و سخنش به قومش قرار گرفته
هلاکت و عذاب الهی
اعراض از توحید، موجب هلاکت و عذاب دنیایی است.لقد ارسلنا نوحـا الی قومه فقال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم• فکذبوه فانجینـه والذین معه فی الفلک واغرقنا الذین کذبوا بـایـتنا انهم کانوا قومـا عمین. ما نوح را به سوی قومش فرستادیم او به آنان گفت: «ای قوم من! (تنها) خداوند یگانه را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! (و اگر غیر او را عبادت کنید،) من بر شما از عذاب روز بزرگی می ترسم! »خداوند، نوح و آنها که با او در کشتی بودند نجات داده و تکذیب کنندگان به آیاتش را گرفتار غرقاب سازد و هلاک کند" (فکذبوه فانجیناه و الذین معه فی الفلک و اغرقنا الذین کذبوا بآیاتنا).در پایان آیه، دلیل این کیفر سخت را چنین بیان می کند که" آنها جمعیت نابینایی بودند" یعنی مردمی بودند کور دل و کور باطن که از مشاهده چهره حقیقت محروم بودند (انهم کانوا قوما عمین).و این کوردلی نتیجه اعمال شوم و لجاجتهای مستمر خودشان بود، زیرا تجربه نشان داده هنگامی که انسان مدتها در تاریکی بماند و یا به علل دیگری چشم خود را ببندد و از نگاه کردن خودداری کند، قدرت دید خود را تدریجا از دست خواهد داد و سرانجام نابینا خواهد شد، والی عاد اخاهم هودا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره افلا تتقون• قال الملا الذین کفروا من قومه انا لنرک فی سفاهة وانا لنظنک من الکـذبین• قالوا اجئتنا لنعبدالله وحده ونذر ما کان یعبد ءاباؤنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصـدقین• فانجینـه والذین معه برحمة منا وقطعنا دابر الذین کذبوا بـایـتنا وما کانوا مؤمنین. و به سوی قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودی برای شما نیست! آیا پرهیزگاری پیشه نمی کنید؟! » • اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانی و سبک مغزی) می بینیم، و ما مسلما تو را از دروغگویان می دانیم! » • گفتند: «آیا به سراغ ما آمده ای که تنها خدای یگانه را بپرستیم، و آنچه را پدران ما می پرستند، رها کنیم؟! پس اگر راست می گویی آنچه را (از بلا و عذاب الهی) به ما وعده می دهی، بیاور»! • سرانجام، او و کسانی را که با او بودند، برحمت خود نجات بخشیدیم و ریشه کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند، قطع کردیم!قطع دابر" کنایه از هلاکت و قطع نسل است، چون دابر هر چیزی به معنای دنباله آن است، حال چه دنباله از طرف گذشته، هم چنان که می گویند: " امس الدابر" و یا از طرف آینده، مثل اینکه می گویند: " دابر القوم" و معلوم است که هلاکت قومی باعث هلاکت دنباله و نسل آن قوم نیز هست. والی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره قد جاءتکم بینة من ربکم هـذه ناقة الله لکم ءایة فذروها تاکل فی ارض الله ولا تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب الیم• قال الملا الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن ءامن منهم اتعلمون ان صــلحـا مرسل من ربه قالوا انا بما ارسل به مؤمنون• قال الذین استکبروا انا بالذی ءامنتم به کـفرون• فعقروا الناقة وعتوا عن امر ربهم وقالوا یـصــلح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین• فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فی دارهم جـثمین. و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودی برای شما نیست! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزه ای است او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت! • (ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا (براستی) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟! » آنها گفتند: «ما به آنچه او بدان ماموریت یافته، ایمان آورده ایم.» • سرانجام زمین لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان، (تنها) جسم بی جانشان در خانه هاشان باقی مانده بود" رجفة" به معنای لرزیدن و اضطراب شدید است، مانند زلزله در زمین و تلاطم در دریا. و" جثوم" در انسان و پرندگان مانند به سینه در افتادن شتر است.در آیات مورد بحث عذابی را که قوم صالح با آن به هلاکت رسیده اند، " رجفة" خوانده و در آیه" ۶۷" سوره" هود" آن را" صیحه" و در آیه" فاخذتهم صاعقة العذاب الهون" «۱» آن را" صاعقه" نامیده است. و این بدان علت است که نوعا صاعقه های آسمانی بدون صیحه و صدای هولناک و نیز بدون رجفه و زلزله نیست، چون معمولا اینگونه صاعقه ها باعث اهتزاز جو می شود، و اهتزاز جوی نیز وقتی به زمین می رسد باعث لرزیدن زمین شده، ایجاد زلزله می کند.ممکن هم هست گفته شود وجه تسمیه"صاعقه" به"رجفه" این است که صاعقه باعث تکان خوردن دلها و لرزیدن اندام آدمی است.این آیه تنها دلالت دارد بر اینکه این عذاب که مقصود از آن استیصال و انقراض آن قوم بوده، اثر کفر و ظلمی بوده است که نسبت به آیات خدا روا می داشتند، و اما اینکه این عذاب چگونه بوجود آمده، آیه شریفه متعرض آن نیست.
نکوهش الهی
روی برتافتن از توحید و گرایش به شرک و بت پرستی، درپی دارنده نکوهش الهی است.
← نکوهش مسیحیان
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم