فال گرفتن

لغت نامه دهخدا

فال گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) فال زدن :
کسی در عشق فال بد نگیرد
وگر گیرد برای خود نگیرد.نظامی.چرخ از رخ مه جمال گیرد
مجنون به رخ تو فال گیرد.نظامی.رجوع به فال زدن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیش بینی کردن حوادث در وقایع گذشته و آینده کسی فال زدن تفال کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم