لغت نامه دهخدا
سنوس. [ س ِ ] ( اِ ) خرمن غله کوفته که هنوز باد نداده و کاه را از دانه جدا نکرده باشند. ( ناظم الاطباء ).
سنوس. [ س ِ ] ( اِخ ) یکی از سرداران سپاه اسکندر مقدونی که در لشکرکشی با داریوش فرماندهی سپاه را به عهده داشت. رجوع به فهرست اعلام ایران باستان شود.