سربه نیست کردن

لغت نامه دهخدا

سربه نیست کردن. [ س َ ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) معدوم کردن. پنهان کردن. سخت نهان کردن. از میان بردن.

فرهنگ فارسی

معدوم کردن پنهان کردن سخت نهان کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم