نواحی

این مفهوم که جمع ناحیة است، به معنای مناطق و بخش‌های جغرافیایی مختلف به کار می‌رود. این واژه در متون تاریخی و ادبی فارسی، برای اشاره به سرزمین‌ها، ولایات، و قلمروهایی که هر کدام به اعمال و شهرهای متعددی تقسیم شده‌اند، استفاده می‌شود. نمونه‌های تاریخی مانند حدود العالم نشان می‌دهد که هر ناحیت خود به بخش‌های کوچک‌تری مشتمل بر اعمال تقسیم می‌شده است. در تاریخ بیهقی نیز بارها به این تقسیم‌بندی‌ها و اهمیت راهبردی نواحی مختلف، از جمله گرگان، طراز، و اسپیجاب، اشاره شده است که حاکمان برای گسترش قلمرو و نفوذ خود، این مناطق را میان خود تقسیم می‌کردند.

اهمیت آن تنها به تقسیمات اداری و جغرافیایی محدود نمی‌شود، بلکه در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های حکومتی نیز نقشی اساسی ایفا می‌کرد. به عنوان مثال، شغل وزارت در ری و جبال آن نواحی، به عنوان یکی از مهم‌ترین مشاغل حکومتی ذکر شده است. همچنین، در فارسنامه ابن بلخی، به توافقاتی اشاره شده که با مردم نواحی مختلف برای دریافت جزیه و خراج در ازای برقراری اقامت و امنیت صورت می‌گرفته است. این نشان‌دهنده ارتباط تنگاتنگ میان حکومت، مردم، و سرزمین‌های تحت حاکمیت، و لزوم مدیریت صحیح این نواحی برای حفظ ثبات و رونق اقتصادی است.

لغت نامه دهخدا

نواحی. [ ن َ ] ( ع اِ ) ناحیت ها. مناطق. ج ِ ناحیة. رجوع به ناحیة و ناحیت شود: و هر ناحیتی از این نواحی مقسوم است به اعمال و اندر هر عملی شهرهاست بسیار. ( حدود الالعالم ).
چگونه گیرد پنجاه قلعه معروف
یکی سفر که کند در نواحی لوهر.عنصری.صواب آن می نماید که بنه پیش کنیم و سوی دهستان رویم و گرگان و آن نواحی بگیریم که تاجیکان سبک مایه بی آلتند. ( تاریخ بیهقی ص 632 ). ارسلان خان که ولی عهد بود خان ترکستان گشت و ولایت طراز و اسپیجاب و آن نواحی جمله بغراخان برادرش را داد. ( تاریخ بیهقی ص 536 ). شغل وزارت ری و جبال آن نواحی مهمترِ شغل هاست. ( تاریخ بیهقی ص 395 ). و به اتفاق به شیراز رفتند و دیگر اعمال و... با مردم آن نواحی شرط کردند کی هر کس آنجا مقام سازد جزیه و خراج می دهد. ( فارسنامه ابن بلخی ص 115 ).
مسافران نواحی هفت گردونند
مؤثران مزاج چهارارکانند.مسعودسعد.چه عمارت نواحی و مزید ارتفاعات به عدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ). و شعاع سپهر اسلام در سایه چترآل ناصرالدین بر آن نواحی گسترده شد. ( کلیله و دمنه ). و صبح ملت حق بر آن نواحی طلوع کرد. ( کلیله و دمنه ).
- نواحی شناس:
نواحی شناسان راه آزمای
هراسنده گشتند از آن ژرف جای.سعدی. || حوالی و اطراف شهر. ( ناظم الاطباء ). دهات و حومه شهر: پس از بازگشتن با نیشابور منی نان سیزده درم شده بود و بیشتر از مردم نواحی شهر بمرد. ( تاریخ بیهقی ص 622 ). بیشتر نواحی اهواز روی به خرابی نهاد. ( ترجمه ٔتاریخ یمینی ص 287 ).
- نواحی نشین؛ ساکن حومه شهر:
نواحی نشینان آن کوهسار
تظلم نمودند از شهریار.نظامی. || کنارهای ملک. ( غیاث اللغات ). حدود یک خطه. ( فرهنگ فارسی معین ). کناره ها. اطراف. ( ناظم الاطباء ). ثغور. مرزها. حدود: و بی تردیدی بباید دانست که اگر کسی امام اعظم را خلافی اندیشد... خلل آن به اطراف و نواحی مملکت او بازگردد. ( کلیله و دمنه ).
نواحی ملک از کف بدسگال
به لشکر نگه دار و لشکر به مال.سعدی.|| کناره های دریا. || اراضی متصل به هم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ ناحیه. ۱ - کناره ها، کرانه ها. ۲ - اطراف شهر و ده. ۳ - حدود یک خط، حوزه.

فرهنگ عمید

= ناحیه

فرهنگ فارسی

جمع ناحیه
( اسم ) جمع ناحیه ۱- کنارههاکرانه ها. ۲- اطراف شهر و ده: قاورد...را ولایت کرمان و نواحی طبس...مقرر شد. ۳- حدود یک خطه حوزه: و امرا و عساکر عراق عرب و اکابر آن نواحی را بملازمت و متابعت او فرمان داد.

دانشنامه عمومی

نواحی (آق سو). نواحی ( به لاتین: Navahı ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان آق سو واقع شده است.
نواحی (حاجی قبول). نواحی ( به لاتین: Nəvahı ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان حاجی قبول واقع شده است. نواحی ۲۲۹۳ نفر جمعیت دارد.
نواحی (روستا). نواحی ( به ترکی آذربایجانی: Nəvahı ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان حاجی قبول واقع شده است. نواحی ۳٬۳۵۴ نفر جمعیت دارد.

ویکی واژه

جِ ناحیه.
کناره‌ها، کرانه‌ها.
اطراف شهر و ده.
حدود یک خط، حوزه.

جمله سازی با نواحی

کنونکه فصل بهاران رسید و موسم گل خوشا نواحی یزد و نسیم اهرستان
چگونه گیرد پنجاه قلعۀ معروف یکی سفر که کند در نواحی لوهر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت