زولبیا

لغت نامه دهخدا

زولبیا. ( اِ ) زلوبیا. زلابیه. شیرینیی است که از آمیختن ماست کیسه انداخته ( آب گرفته ) با نشاسته و ریختن این آمیخته در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زلوبیا شود.

فرهنگ معین

(اِ. ) نوعی شیرینی است که برای تهیة آن نشاسته و ماست را مخلوط کنند و سپس در شربت ، شکر، آب و گلاب قرار می دهند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته ( آب گرفته ) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند .

دانشنامه آزاد فارسی

(نیز: زُلابیه؛ زُلبیا؛ زِلی بی) نوعی شیرینی ایرانی، به مایۀ گرد نشاسته، ماست چکیده، آرد سفید، زعفران ساییده، روغن کنجد یا روغن روان، و بار شکر، عسل، گلاب، و آب لیموی تازه. مایه را از کیسۀ قیف دار یا سرنگ قنادی حلقه وار و شبکه شبکه، جداجدا، بر دیگ روغن جوش نقش می زنند و پیش از آن که دو روی آن تیره شود، در بار زولبیا می گذارند تا داغ به داغ بار در نسوج آن ببندد. پخت و خورد زولبیا، که از شیرینی های بسیار مقوّی است، در ماه رمضان رونق دارد.

ویکی واژه

نوعی شیرینی پر انرژی ایرانی است که برای تهیه آن نشاسته و ماست را مخلوط کنند و سپس در شربت، شکر، آب و گلاب قرار می‌دهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم