دروه

لغت نامه دهخدا

دروه. [ دِرْ وِ ] ( اِ ) درویه. پنبه و رقعه ای که بر جامه می دوزند. ( ناظم الاطباء ). دربه. درپه. درپی.
دروه. [ ] ( اِ ) این کلمه در منتهی الارب به معنی چکه ، و دروه کردن به معنی چکه کردن آمده است : و کف البیت وکفاً وَکیفاً و توکافاً؛ چکید سقف خانه و جز آن از باران یعنی دروه کرد -انتهی. و در حاشیه منتهی الارب ، چ تهران آمده است : دروه به معنی چکه باشد. ولی این لغت در جایی دیده نشد و ضبط آن نیز معلوم نگشت.

فرهنگ فارسی

این کلمه در منتهی الارب به معنی چکه و دروه کردن به معنی چکه کردن آمده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال عشق فال عشق فال میلادی فال میلادی فال ارمنی فال ارمنی