جوزق. [ ج َ / جو زَ ] ( معرب ، اِ ) جوزق پنبه ؛ معرب کوزه پنبه ، غلاف پنبه که هنوزپنبه از آن برنیاورده باشند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). غوزه پنبه قبل از شکفتن. معرب گوزه. ( غیاث )( آنندراج ). کولک. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). جوزق. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) از نواحی نیشابور است. گروهی از محدثان بدان منسوب و به جوزقی معروفند. رجوع به معجم البلدان شود.
فرهنگ عمید
غوزه و غلاف پنبه که هنوز پنبۀ آن را درنیاورده باشند، کتو.
فرهنگ فارسی
گوزغه، جوزقه، معرب ( اسم ) جوزقه از نواحی نیشابور است . گروهی از محدثان بدان منسوب و به جوزقی معروفند .