تمام اجزا

لغت نامه دهخدا

تمام اجزا. [ ت َ اَ ] ( ص مرکب ) کامل ودرست. ( ناظم الاطباء ). کامل و بی قصور. ( غیاث اللغات ). کامل و بی نقصان. تمام عیار. ( آنندراج ) :
کوشش بی طالعان هرگز تمام اجزانبود
دامنی گر داشت این خلعت گریبانی نداشت.فیاض ( از آنندراج ).رجوع به تمام و تمام عیار شود.

فرهنگ فارسی

کامل و درست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم