لغت نامه دهخدا بیرون فرستادن. [ ف ِرِ دَ ] ( مص مرکب ) از جایی به خارج گسیل کردن. از خانه و شهر بدر کردن. در معرض قرار دادن : چو آدم را فرستادیم بیرون جمال خویش بر صحرا نهادیم.؟ ( از یادداشت مؤلف ).