بال بریده

لغت نامه دهخدا

بال بریده. [ ب ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) که بال وی قطع شد باشد. پرنده که بالش بریده باشند. بال کنده. || که پریدن نتواند. که بسبب قطع بال و پر نتواند که بپرواز آید :
باز سفید روضه انسی چه فایده
کاندر طلب چو بال بریده کبوتری.سعدی.

فرهنگ فارسی

پرنده که بال آن بریده باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی