چرت و پرت کردن

لغت نامه دهخدا

چرت و پرت کردن. [ چ ِ ت ُ پ ِ / چ َ ت ُ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به مصارف غیرضروری تلف کردن مالی را. مبلغ بسیاری را در مصارف اندک و بیهوده صرف کردن. پولی را به مصرف بیهوده رساندن. مالی را در مصارف غیرضروری خرج کردن.

فرهنگ فارسی

بمصارف غیر ضروری تلف کردن مالی را مبلغ بسیاری را در مصارف اندک و بیهوده صرف کردن . مالی را در مصارف غیر ضروری خرج کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال جذب فال جذب