تبرا

کلمه «تبراء» به معنای برائت جستن، دوری کردن و اعلام جدایی از کسی یا چیزی است که ناشایست، گناهکار یا دشمن تلقی می‌شود. این واژه در متون دینی و قرآنی به ویژه برای نشان دادن فاصله‌گیری مؤمنان از مشرکان و اهل معصیت به کار رفته است. این کلمه مفهوم اخلاقی و معنوی دارد و بر حفظ پاکی و دوری از فساد و بدی تأکید می‌کند.

در قرآن، تبراء به مؤمنان دستور داده می‌شود که از هر چیزی که موجب فساد، شرک یا گناه می‌شود، فاصله بگیرند و خود را از آن‌ها پاک نگه دارند. این مفهوم تنها شامل رفتار فردی نیست، بلکه به ابعاد اجتماعی و گروهی نیز مربوط می‌شود و هدف آن حفظ هویت دینی و اخلاقی جامعه و جلوگیری از نفوذ بدی در میان مؤمنان است.

تبراء علاوه بر بعد فردی، یک مسئولیت اجتماعی نیز به شمار می‌آید؛ زیرا اعلام جدایی از کارهای نادرست و افراد ناشایست، الگویی برای دیگران ایجاد می‌کند و سطح اعتماد، همبستگی و سلامت اخلاقی جامعه را افزایش می‌دهد. در این معنا، تبراء هم وسیله‌ای برای خودسازی و هم عاملی برای پاک نگه داشتن جامعه از فساد و گناه محسوب می‌شود.

لغت نامه دهخدا

تبرا. [ ت َ ب َرْ را ] ( ع مص ) مصدر تفعل از ماده برأت بمعنی دوری که آخر آن را به الف مینویسند و میخوانند، در اصل تبرؤ بهمزه است مانند تبرع و تبری بیاءبمعنی تعرض است. ( نشریه ٔدانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 2 ). بیزار کردن. ( دهار ). بیزاری. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). بیزاری از چیزی. ( آنندراج ). مقابل تولّی:
هم نگذرم بکویت هم ننگرم برویت
دل ناورم بسویت اینک چک تبرّا.کسائی.آنگه که مجرد شوی نیاید
از تو نه تولاّ و نه تبرّا.ناصرخسرو.گیرم که عروس غم تو نامزد ماست
وصل تو ز ما خط تبرّا چه ستاند؟خاقانی.علی اﷲ از بد دوران علی اﷲ
تبرا از خدا دوران تبرّا.خاقانی.پیشت آرم هفت مردان را شفیع
کز دو عالمْشان تبرّا دیده ام.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 293 ).در ره او بی سر و پا میروم
بی تبرّا و تولاّ میروم.عطار.و علج کسانی اند که از ما تبرّا کرده اند و نصب عداوت ما نموده اند. ( تاریخ قم ص 207 ).

فرهنگ معین

(تَ بَ رّ ) [ ع. تبراء ] (مص ل. ) دوری کردن، بیزاری جستن.

فرهنگ عمید

۱. بیزاری جستن و دوری کردن.
۲. (فقه ) [مقابلِ تولا] در تشیع، دشمن شمردن دشمنان علی بن ابی طالب و فرزندانش.

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) دوری کردن بیزاری جستن. ۲- شفا یافتن بیمار ۳- پاک و منزه شدن از تهمت و گناه. ۴- ( اسم ) بیزاری. ۵- پاکی تنزیه.

دانشنامه عمومی

تبرا (بورزانگا). تبرا شهری در شهرستان بورزانگا در استان بام در بورکینافاسوی شمالی است و جمعیت آن ۹۶۸ نفر است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَبَرَّأَ: بیزاری جست
معنی تُبْرِئُ: شفا می دهی
ریشه کلمه:
برء (۳۱ بار)
خلاص شدن. کنار شدن. آفریدن. این کلمه بنابر آن چه در اقرب الموارد آمده اگر از باب عَلِمَ یَعْلَمُ باشد به معنی خلاص شدن و کنار شدن و اگر باب قَطَعَ یَقْطَعُ باشد به معنی آفریدن است. در مفردات آمده: بَرء و بَراء و تَبّری کنار شدن از چیزیست که مجاورت آن ناپسند است، لذاست که گوید: از مرض بری شدم و از فلان بری شدم. در قرآن کریم به هر دو معنی کنار شدن و آفریدن آمده است، چون بر ابراهیم روشن گردید که آزار دشمن خداست از او کنار شد و بیزاری کرد، حقّا که خدا و رسولش از مشرکان کنار و بیزارند، معنی دوم را در «بَرِیّه» بخوانید.

ویکی واژه

تبراء
دوری کردن، بیزاری جستن.

جمله سازی با تبرا

تبرا جست از گفتار تشبیه گرفت اندر تمسک حبل تنزیه
و گفت: کمترین چیزی که عارف را واجب آمد آن است که از مال و ملک تبرا کند، و حق این است که اگر هردو جهان در سر دوستی او کنی هنوز اندک باشد.
روش پیشنهادی ناصر مکارم شیرازی دست‌کشیدن چندین‌باره از بیخ آلت به بالا و سپس فشردن چندین‌بارهٔ نوک آلت، تا خروج آخرین قطره‌های ادرار است. سید روح‌الله خمینی در کتاب تحریرالوسیله استبراء از بول را نیز به دست همسر او جایز دانسته‌است.
آن را که هوای رخ خوب تو تولاست کفر است ورا مذهب و اسلام تبراست
خلاف نفس کلید در بهشت بود به هر چه نفس تولا کند تبرا کن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس استخاره کن استخاره کن فال فنجان فال فنجان فال انگلیسی فال انگلیسی