پیروز کردن

لغت نامه دهخدا

پیروز کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اِفازه. ( زوزنی ). مظفر ساختن. فیروزی دادن. غالب گردانیدن. فاتح ساختن :
مرا گر جهاندار پیروز کرد
شب تیره بر بخت من روز کرد.فردوسی.شبان سیه تیره مان روز کرد
که مان بر همه کام پیروز کرد.فردوسی.مرا گر جهاندار پیروز کرد
شب تیره بر بخت من روز کرد.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مظفر ساختن غالب گردانیدن فاتح ساختن : مرا گر جهاندار پیروز کرد شب تیره بر بخت من روز کرد. ( فردوسی )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو