پو گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) دویدن. دویدن آغاز کردن : شیر سگی داشت که چون پو گرفت سایه خورشید بر آهو گرفت.نظامی.و در بعض لغت نامه ها پو گرفتن را کوس بستن گفته اند.
فرهنگ معین
(گِ رِ تَ ) (مص ل . ) ۱ - رفتن . ۲ - دویدن .
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- رفتن . ۲- دویدن : شیر سگی داشت که چون پو گرفت سای. خورشید بر آهو گرفت . ( نظامی )