بشقابی

در زبان فارسی دارای معانی متعددی است. به طور کلی، این واژه به دو مفهوم اصلی دلالت می‌کند: نخست، اشاره به شکل و فرم ظاهری یک بشقاب دارد، به گونه‌ای که شیء مورد نظر پهن و گرد باشد. به عنوان مثال، در عبارت خربزه بشقابی، شکل ظاهری این نوع خربزه که گرد و پهن است، مورد نظر است. همچنین، در اصطلاح آنتن، این واژه به شکل دایره‌ای و بشقاب‌مانند آنتن‌های ماهواره‌ای اشاره دارد.

دوم، این کلمه می‌تواند به هر چیزی که به نوعی مرتبط با بشقاب یا استفاده از آن باشد، اشاره نماید. به عنوان نمونه، زیر بشقابی به عنوان زیراندازی که برای قرار دادن بشقاب بر روی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، شناخته می‌شود. بنابراین، در این معنا، به وسایل و متعلقات مربوط به بشقاب اشاره دارد. شایان ذکر است که در زبان ترکی، کلمه دیش به معنای دندان است و با کلمه بشقابی در زبان فارسی تفاوت معنایی دارد. همچنین، معادل انگلیسی کلمه بشقاب واژه dish است که در زبان فارسی به صورت دیس به کار می‌رود. از این رو، برای فهم دقیق مفهوم کلمه بشقابی، توجه به متن و زمینه‌ای که این واژه در آن به کار رفته است، ضروری می‌باشد.

لغت نامه دهخدا

بشقابی. [ب ُ ] ( اِ ) قسمی خربزه کوتاه قد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

قسمی خربزه کوتاه قد

دانشنامه عمومی

بشقابی (سرده). بشقابی، قاشقک، سپرک، کاسه دار، قصیده ( نام علمی: Scutellaria ) نام یک سرده از تیره نعناعیان است. این سرده در ایران ۲۰ گونه گیاه علفی چند ساله دارد.

جمله سازی با بشقابی

اصطلاح ترازبندی از آنتن‌های پربهره مانند بشقابی پربولیک، که پرتوهای باریک و مدادی شکل تولید می‌کنند، تهیه شده‌است که هدف قرار دادن دقیق آنتن گیرنده دور دشوار است. این‌ها معمولاً برای کمک به هدف‌گیری، مجهز به ترازبندی‌های نوری هستند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت