پرهیز شکستن

لغت نامه دهخدا

پرهیز شکستن. [ پ َ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) ترک پرهیز کردن. بترک پرهیز گفتن. قطع پرهیز. بریدن پرهیز بیمار را.

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) ترک پرهیز کردن قطع پرهیز کردن . ۲- ( مصدر ) بریدن پرهیز بیمار را.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق