هم ستیز

لغت نامه دهخدا

هم ستیز. [ هََ س ِ ] ( ص مرکب ) هم نبرد. هم سپر. هم آورد :
دل و چشم بددل به راه گریز
دلیران شده مرگ را هم ستیز.اسدی.شد آوازه بر درگه شاه تیز
که هاروت با زهره شد هم ستیز.نظامی.

فرهنگ فارسی

هم نبود هم سپر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم